دربــاره قاموس النور 2
قاموس النور(2) نرمافزاری در زمینه لغت عربی است. این نرمافزار، حاوی معتبرترین معاجم لغوی و موضوعی زبان عربی میباشد، لذا میتوان آن را فرهنگ جامع زبان عربی معرفی نمود.
علم لغت
علم لغت، دانش شناخت معانی واژهها است و فایده آن، پی بردن به معانی گوناگون هر واژه و درست معنا کردن آن میباشد.
از آنجا که این علم، به تعاریف و حدود مرسوم در علوم و تفسیر اصطلاحات موجود در آنها نمیپردازد، بلکه معانی گوناگون الفاظ مختلف را مستقلا بیان میکند، جزء فنون ابزاری و متکفل بیان مبادی تصوریه علوم نیست، بلکه خود یک دانش مستقل است.
علم لغت، در هر زبانی، از جایگاه ویژهای برخوردار است، زیرا همه علومی که به آن زبان تدوین شدهاند به آن نیازمندند.
آنچه در باره علم لغت و فایده و جایگاه آن گفته شد، در زبان عربی ارزشی دوچندان مییابد، زیرا کتاب الله؛ یعنی قرآن که معجزه آخرین آیین الهی است و نیز سخنان گهربار پیامبر و دودمان پاک وی، همگی به زبان عربی است و طبعا فهم آنها محتاج شناخت لغت عرب.
* مخاطبان نرمافزار قاموس 2
در نرمافزار ارائه شده، با توجه به محدودیت اجازه نشر الکترونیک معاجم لغت از سوی مؤلفان، سعی شده است تا همه پژوهشگران و کسانی که با زبان عربی سروکار دارند، به نوعی بتوانند نیازهای خود را با مراجعه به نرمافزار قاموس، برطرف سازند.
بنابراین کسانی که در علوم مختلف، در حال تحقیق و تتبع به سر میبرند، با بهرهگیری از قاموس میتوانند به نیازهای خود در زمینه لغت دست یابند و به تحقیقات خود عمق بیشتری بخشند و در واقع، نرمافزار قاموس، طیفهای مختلفی از پژوهشگران را تحت پوشش خود قرار میدهد و برای ایشان در کنار کتابهای لغت عمومی، کتابهای لغت اختصاصی قرار داده است.
ازاینرو، مفسر قرآن و محقق علوم قرآنی با مراجعه به منابع لغوی، چون«مفردات» راغب، «ترجمه کتاب مفردات»، «قاموس قرآن» قرشی و«مجمع البحرین» طریحی پاسخهای لغوی خود را دریافت میکند.
محدث و محقق علوم حدیث، با مراجعه به منابع لغوی، چون«مجمع البحرین»، «نهایه» ابن اثیر و«الفائق» زمخشری پاسخهای لغوی متناسب با علم خود را دریافت میکند.
کسانی که در فن بلاغت و شناخت معانی حقیقی از مجازی تحقیق میکنند، با مراجعه به«اساس البلاغة» زمخشری به اطلاعات خود میافزایند.
کسانی که لغات را از منظر موضوعی، نه لفظی، مورد توجه قرار میدهند، میتوانند با مراجعه به«موسوعه موضوعی مخصص» ابن سیده و«مقدمة الادب» زمخشری و نیز کتاب«الافصاح» به نیازهای خود پاسخ دهند.
کسانی که در صدد تشخیص معانی خاص از معانی عام هستند و به فقه اللغه واژگان میپردازند، با مراجعه به کتاب«فقه اللغة» ثعالبی و«الفروق فی اللغة»، میتوانند معانی خاص را از معانی عام تمییز دهند.
کسانی که به ریشهیابی معانی و نیز ریشهیابی الفاظ علاقهمند هستند، به کتاب نفیس«مقاییس اللغة» ابن فارس مراجعه مینمایند.
کسانی که به استعمالات افعال میپردازند، به«معجم الافعال» مراجعه مینمایند.
کسانی که به دنبال دقتهای لغوی با دید انتقادی هستند، به معجم نفیس و کمنظیر«الطراز الاول» سید علیخان بن معصوم المدنی مراجعه مینمایند.
کسانی که به دنبال لغات تخصصی در زمینه طب هستند، با مراجعه به کتاب«الماء» ازدی، لغوی معاصر با شیخ الرئیس، ابن سینا، به معانی مصطلح در علم طب دست مییابند.
کسانی که به دنبال یافتن معادل فارسی الفاظ رایج عربی هستند، به فرهنگ«ابجدی» مراجعه مینمایند.
آنچه به اجمال گفته شد، در کنار معاجم معظمی مانند«تاج العروس»، «لسان العرب»، «تهذیب اللغة» ازهری، «محکم» ابن سیده، «محیط» صاحب بن عباد، «جمهرة» ابن درید، «شمس العلوم» حمیری، «صحاح اللغة» جوهری، قاموس اللغة 2 را در منظر طالبان علم و ادب به نمایش میگذارد.
* مکاتب لغوی و معاجم لغت
گذاری اجمالی بر مکتبهای لغوی و معجمهای لغت:
پس از عصر خلیل بن احمد فراهیدی که از او بهعنوان مبتکر تدوین فرهنگ واژگان زبان عرب یاد میشود، لغویون بسیاری به تألیف معاجم لغوی پرداختند. تدوین معاجم لغت تا اوایل قرن چهارم به شکلهای گوناگون و روشهای متفاوت صورت پذیرفت و معاجم مختصر، متوسط و مطول تحریر گردید. هر یک از معاجم لغوی، دارای ویژگیها و مشخصات خاص به خود است که شخصیت و مکتب لغوی مؤلف آن را روشن میسازد؛ مثلا ازهری، در کتاب«تهذیب اللغة»، به نوعی روش خلیل بن احمد را اختیار کرده است، پس میتوان وی را پیرو مکتب خلیل قلمداد نمود.
بنابراین، میتوان لغویون و معاجم لغت را به دو گروه کلی تقسیم کرد:
1. لغویون صاحب سبک و مکتب؛
2. لغویون تابع و پیرو.
بر این اساس، مکاتب لغوی شناخته شده(که هر یک روشی ویژه و نظامی خاص را در تدوین معاجم خود اتخاذ نمودهاند و هر کدام به نام مبتکر و پایهگذار آن نامیده شدهاند)، عبارتند از:
1. مکتب خلیل بن احمد؛
2. مکتب ابی عبید هروی؛
3. مکتب جوهری؛
4. مکتب برمکی 1.
مؤلفان معاجم اولیه، پیشگام در این امرند و معاجم ایشان، نخستین گام در این مسیر شمرده میشود. این معاجم، دارای ویژگیهای خاص و روشهای مخصوص به خود هستند. لغویون دیگر، اگر از خود ابتکار و روش نوینی در ترتیب مواد لغوی ارائه ندهند، صرفا بهعنوان لغوی تابع از ایشان یاد میشود، البته ممکن است برخی از لغویون، روشی را ابداع نمایند که بهرهبرداری از کتاب لغت را برای کسانی که توان صرف کلمات و دستیابی به ریشه کلمه را ندارند، آسان گرداند، مانند محمد نجاری مصری(م 1332ق) که بین کتاب«لسان العرب» و«قاموس المحیط» را جمع نموده و بر اساس روش برمکی، به ترتیب حرف اول کلمات، کتاب را نگارش نموده است؛ با این خصوصیت که از طریق اشتقاق و ریشه وارد نشده، بلکه بر اساس حرف اول مشتق، کتاب خود را مرتب کرده است؛ مثلا کلمه«مکتب» را در حرف کاف و ذیل«کتب» نیاورده، بلکه در حرف میم آورده است 2.
مکاتب لغوی یاد شده، در اثنای سه قرن؛ یعنی از اواخر قرن دوم تا اواخر قرن چهارم و به عبارت دیگر از قبل از وفات خلیل بن احمد(سنه 170ق تا پایان سنه 397 ق) شکل گرفته است.
مکاتب لغوی مورد بررسی، در پارهای از موارد و نکات با یکدیگر مشترک میباشند، ولی در نهایت، ویژگی و مشخصه بارزی آنها را از یکدیگر جدا و متمایز میگرداند و کسانی که با رویکرد تطبیق و مقایسه به معاجم لغوی نظر میاندازند، به وضوح تفاوت و تمایز بین آنها را مشاهده مینمایند.
معاجم لغوی از منظر دیگری نیز به دو روش و سبک تقسیم میگردد و آن دو روش عبارتند از:
1. مکتب الفاظ؛
2. مکتب معانی.
مکتب معانی و معنیگرایی، شیوهای است که واژگان را بر اساس معانی و موضوعات ترتیب میدهند که به این نوع از معاجم، معجم موضوعی اطلاق میگردد. ابو عبید، قاسم بن سلام هروی از مبتکران این روش شمرده میشود که مکتب ابو عبید را تاسیس نموده است و ابن سیده اندلسی با تألیف کتاب حجیم«المخصّص» آن را گسترده نموده است.
* ساختار محتوایی قاموس 2
در باره ساختار محتوایی قاموس 2 به اختصار میگوییم:
در ساختار محتوایی قاموس 2، در وهله نخست، اهتمام بر گردآوری منابع دست اول لغت و کتابهای مرجع در علم لغت بوده است؛ از این رهگذر، از معاجم لغوی اعصار گوناگون، استفاده شده است.
در این راستا، دو کتاب از جوامع لغت با فاصله زمانی حدود پنج قرن، ارائه شده: یکی کتاب«لسان العرب» ابن منظور که متوفای 711 میباشد با حدود 80 هزار ماده لغوی و دیگری، کتاب گسترده«تاج العروس» زبیدی متوفای 1205 با بیش از 120 هزار لغت که جامعترین معجم زبان عربی میباشد، سپس مصادر ابن منظور در نگارش«لسان العرب» مورد توجه قرار گرفته؛ به همین خاطر، «جمهرة» ابن درید م 321 و«تهذیب اللغة» ازهری م 370 و«صحاح اللغة» جوهری م 393 و«محکم» و«مخصص» ابن سیده م 458 و«نهایه» ابن اثیر م 606 در برنامه قاموس 2 به نمایش گذارده شده است.
برای اتقان و اصالت بیشتر، از منابع اولیهای چون«العین» خلیل بن احمد و«الجیم» ابی عمرو شیبانی و برای تتمیم و کمال برنامه، از معاجمی همچون«المحیط» اسماعیل بن عباد م 385 و«شمس العلوم» نشوان بن سعید حمیری م 573 استفاده شده است.
کتابهای لغوی تخصصی نیز كه در زمینههای خاص نگارش یافته است، به مجموعه قاموس 2 افزوده گردیده، مانند«مجمع البحرین» طریحی، «مفردات» راغب، «مقاییس اللغة» ابن فارس، «اساس البلاغة» زمخشری، «فقه اللغة» ثعالبی، «المصباح» فیومی، «الماء» ازدی و...
* پژوهش در نرمافزار قاموس النور 2
نرمافزار قاموس 2، علاوه بر داشتن کتابخانهای غنی از معاجم لغت، به امر پژوهش نیز بهصورتهای مختلف پرداخته است و نتایج این پژوهش را در منظر مخاطبان عزیز قرار داده است.
زمینههای پژوهشی نرمافزار قاموس 2 عبارتند از:
1. تحقیق در زمینه ریشه و ارتباط آن با مشتقات؛
2. جداسازی آیات قرآنی مورد بحث در کتابهای لغت؛
3. ارائه مشتق و ریشه آیات مورد بحث؛
4. جداسازی قرائتهای قرآنی در کتابهای لغت؛
5. ارائه مشتق و ریشه آیات به قرائات مختلف؛
6. جداسازی روایات مورد بحث در کتابهای لغت؛
7. ارائه مشتق و ریشه روایات مورد بحث؛
8. جداسازی استعمالات مجازی در کتاب«اساس البلاغة» زمخشری؛
9. ارائه مشتق و ریشه مجازات؛
10. جداسازی شواهد شعری مورد بحث در کتابهای لغت؛
11. ارائه مشتق و ریشه اشعار؛
12. جداسازی امثال مورد بحث در کتابهای لغت؛
13. ارائه مشتق و ریشه امثال.
* مشتق و ریشه
در کنار نمایش کتابخانه لغت و استفاده کاربران از جستوجوهای پیشرفته کتابخانههای نور، جستوجوی لغات از طریق ریشه و مشتق در قاموس تعبیه شده است. کسانی که آشنا به علم صرف و اشتقاق هستند، میتوانند از طریق ریشه به لغت و معانی مورد نظر خود دست یابند و با تجمیع ریشهها که بدان اشاره خواهد شد، با اطمینان بسیار بالا به خواسته خود برسند و کاربرانی که به صرف و اشتقاق آشنایی کافی ندارند، از طریق مشتقات، پاسخ خواستههای لغوی خود را دریافت خواهند نمود.
* ریشهیابی و مشتقیابی معاجم گوناگون
از ویژگیهای نرمافزار قاموس 2، تجمیع معاجم گوناگون، اعم از لفظی و موضوعی، در معجم واحد میباشد که این ویژگی، فرایند کاری پژوهشی است که بر روی کتابهای لغت انجام گرفته است و در واقع به شیوهای که برای همسانسازی لغات انجام شده، برمیگردد.
تجمیع کلمات از طریق مشتقیابی و ریشهیابی کلمات میباشد. این روش، در خصوص کتابهای موضوعی مانند«فقه اللغة»، «الافصاح»، «الفروق فی اللغة» و«مقدمة الادب» نیز اعمال گردیده، لذا کتابهای لغت موضوعی در عین اینکه موضوعی بودن خود را حفظ نمودهاند، در قالب لفظی و جستوجوی لفظی نیز قرار داده شدهاند.
علاوه بر معاجم موضوعی که ریشهیابی و مشتقیابی شدهاند، کتابهای لغتی هم که به روش ترتیب مشتقات، نگارش شدهاند، مانند«فرهنگ ابجدی» و کتابهایی که با مشتق شروع گردیدهاند، مانند«المصباح المنیر» ریشهیابی شده و از طریق ریشه نیز امکان جستوجو فراهم گردیده است.
* تجمیع ریشهها
در قاموس 2، سعی بر آن شده که ریشهها در حد امکان همآهنگ شود و برای دستیابی به این هدف، ابتدا، به سامان دادن ریشهها و استاندارد آنها پرداخته شده است و برای تحقق این مقصود، تا آنجا که علم لغت، علم صرف و اشتقاق اجازه میدهند، به یکسانسازی ریشهها پرداخته شده است و در خصوص تعیین ریشههای مورد اختلاف، با توجه به قواعد اشتقاق، با حذف حروف زواید و حروف الحاق و ثلاثی و خماسی بودن كلمه در لغت عرب، تا حد امكان به ساماندهی ریشههای مورد اختلاف همت نهاده شده است، بنابراین مقصود ما از تجمیع ریشهها این است كه ریشههای متفاوت را كه دلیل صرفی درستی برای تفاوت آنها وجود ندارد و یا اینكه اصلا در کتاب لغت ریشه نخورده، ولی مشتق آنها در ذیل ریشههای دیگر آورده شده است، ساماندهی شده و تجمیع گردد؛ بهعنوان مثال، کلمه«یافا» در کتاب«تاج العروس»، در دو مجلد از کتاب آمده است:
1. یافا:
یافا: قریةٌ على ساحِلِ بَحَرِ الشّام بینَ قَیسارِیةَ وَ عَكّا(تاج العروس 12، ص 545)؛
2. یفی:
یافَا، بالفاءِ مَقْصورٌ: مَدینَةٌ على ساحِلِ بحْرِ الشامِ مِن أَعْمالِ فِلسْطِین بینَ قیسَارِیة و عَكّا(تاج العروس 20، ص358).
مثال دیگر در باره کلمات غیر عربی، مانند بیمارستان و مارستان:
مرس:
در«تاج العروس»، مجلد 8 و کتاب«المصباح المنیر» در ریشه مرس مورد بحث قرار گرفته است.
مرسن:
در«تاج العروس»، مجلد 18، در ریشه مرسن مورد بحث قرار گرفته است.
مارستان:
در کتاب«الماء»، در مارستان مورد بحث قرار گرفته است.
بیمارستان:
در کتاب«الافصاح»، در مدخل بیمارستان مورد بحث قرار گرفته است.
ما با حفظ نظر مولفان کتابها، به تجمیع کلمات اینچنین، در فرمت خاص و با رعایت قواعد صرف و اشتقاق پرداختهایم و تا آنجا که امکان داشته در کار همآهنگی ریشهها و تجمیع آنها کوشیدهایم؛ در مثال یاد شده، آن را در ریشه مرسن قرار دادهایم.
در خصوص تجمیع ریشه، در مواردی دیده میشود که مؤلف کتاب، ریشه واژهای را در جای خود نیاورده است و بهطور طبیعی مشتق آن را نیز در ذیل ریشه مندرج ننموده؛ اینگونه موارد در برنامه قاموس2، با اعمال فرمتی خاص، در لیست ریشه و مشتق گنجانده شدهاند؛ بهعنوان مثال، کتاب«لسان العرب» ریشه واژه«الوزج» را نیاورده و آن را بهمناسبت، ذیل ریشه«هزج» یادآور شده است و ما این ریشه را در فرمت ریشه استطرادی قرار داده و مشتق آن را نیز(الوزج) در ذیل ریشه خود در فرمت مشتق استطرادی آورده ایم. با این کار، «الوزج»(بدانگونه که در کتاب«تاج العروس» ذکر شده)، ریشهای جداگانه خورده و در لیست ریشهها آورده شده است.
اعمال کامل این روش، قاموس 2 را با همه کتابهای آن، بهصورت معجم واحدی درآورده است که میتوان آن را«معجم المعاجم» نامید.
* تجمیع مشتقات
مشتقات پراکنده در لابهلای کتابهای لغت که توسط مولفان کتب، به بهانهای آورده شده و مشتمل بر معنایی یا حاوی نکتهای ادبی(صرفی و...) است و... بهعنوان مشتقات استطرادی جمعآوری شده است.
بنابراین علاوه بر تجمیع و استاندارد ریشهها، به تجمیع مشتقات پراکنده در کتابهای لغت نیز پرداختهایم؛ بدینگونه که با استفاده از فرمت مشتقات استطرادی کلماتی که بهصورت ضمنی و بهمناسبتی در لابهلای دیگر لغات مورد بحث قرار گرفته، از کتابهای لغت استخراج نموده و با ارتباط به ریشه، آنها را در محل خود(ریشه) آوردهایم؛ به این معنا که یک لغت، ممکن است بهمناسبتی در ماده لغوی دیگری مورد بحث قرار گرفته باشد و ما با اعمال فرمت مشتقات استطرادی، آن را به فهرست ریشه و مشتقات برنامه افزودهایم، بنابراین مقصود ما از تجمیع مشتق، جمعآوری مشتقات پراکنده و مورد بحث در جاهای مختلف کتاب است و نکته قابل اهمیت این است که در مواردی بحث مورد نظر در خود ریشه کلمه انجام نشده است که این، از ویژگیهای منحصر به فرد نرمافزار قاموس 2 شمرده میشود؛ بهعنوان مثال در کتاب«لسان العرب» ذیل ریشه«وغن» علاوه بر مشتقات آن، مانند«التوغن»، کلمه«التغون» نیز مورد بحث قرار گرفته است.
التغون(در ریشه وغن)
التَّوَغُّنُ: الإِقْدامُ فی الحرب و الوَغْنَةُ: الجُبُّ الواسع؛ قال: و التَّغَوُّنُ: الإِصرار على المعاصی.
برای التغون ریشه غون زده شده است، به این وسیله به ریشه غون ارجاع داده و در عداد مشتقات آن به شمار آمده و تجمیع مشتق انجام شده است.
مثال دیگر: در کتاب«تاج العروس»، کلمات أونت و آونت و أوّنت، در ریشه ونی آورده شده است که ما با فرمت مشتق استطرادی، آنها را تجمیع نموده و در ریشه أون آوردهایم.
أونت و آونت و آوّنت(در ریشه ونی)
و أَونَتِ الناقَةُ و الشاةُ: صارَ بَطْنُهما كالأوْنَین و هُما العِدلان، نقلَهُ ابن القطَّاع، قالَ: و کان القِیاسُ آونت و یقالُ أوّنت.
برای روشن شدن موضوع، به موردی دیگر اشاره میکنیم: در کتاب لغت«الماء»، در ریشه بنن در باره واژه قهوه بحثی را ارائه میدهد که در ریشه قهو آن را نیاورده است، لذا کسانی که به کتاب«الماء» در ریشه قهو مراجعه نمایند، از چنین بحثی محروم میمانند، اما اگر به برنامه قاموس مراجعه کنند و ریشه قهو را مطالعه کنند، خواهند دید که بحثی در باره قهوه در ریشه بنن صورت گرفته است.
القهوة(در ریشه بنن)
و البُنُّ بالضَّمّ: حَبّ مَعروف، أصله من الیمَن، تُتَّخَذ منه(القَهوة).
و قد سألتُ شیخنا العلّامة الأجلّ ابن سینا عن ماهیة القهوة و طبعِها و مضارِّها و منافعها فأجاب: القهوة كغَیرها من الأدویة، لها نَفْع فى بعض الأحوال و أمّا طبعُها فى الكیفِیتَین الفاعِلَتَین أعنى الحرارة و البُرودة، فالظّاهر أنّها معتدلة و تمیل إلى البرد قلیلا و لا یبعد أن تكون مُركّبة القُوَى...
مثال دیگر: در کتاب«تاج العروس» استعمال واژه«یارذ» در ذیل بحث از یوشع آورده شده است.
یارذ(در ریشه وشع)
و یوشَعُ بضمِّ أَوّلِهِ و فَتْحِ الشِّینِ: صاحِبُ مُوسَى(ع) و وَصِیه و فَتَاهُ الَّذِی رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ و هُوَ یتَنَزَّلُ مِنْ مُوسَى(ع) فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ مَنْزِلَةَ أَمِیرِ المُؤْمِنینَ عَلی بنِ أَبِی طالِبٍ، رَضِی اللَّهُ عَنْهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فی الإِسْلامِ و هُوَ یوشَعُ بنُ نُونَ بنِ عازَرَ بنِ شوتالخ بن رایاذ بن باحِث بن العاذ بن یارذ بن شوتالخ بن أَفراییم بن یوسف(ع).
(تاج العروس، ج 11، ص 513)
* مشتق و ریشهیابی آیات قرآنی
در برنامه قاموس 2، واژگان قرآنی مورد بحث در کتابهای لغت ریشهیابی شده و آن واژگان بدین وسیله از طریق ریشه و مشتق فهرست شده است و مباحث مورد بحث در ذیل آیات به سهولت در دسترس مخاطبان برنامه قرار گرفته است، مانند:
رحم:
الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ
اسمان مشتقان من الرَّحْمَة و«رَحْمَةُ اللهِ وَسِعَتْ كُلَّ شَیءٍ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»(العین).
قوْله تعالَى: «وَ أَقْرَبَ رُحْماً»؛ ای أَقْربَ عَطْفاً و أَمَسَّ بالقَرابَةِ(تاج العروس).
«هُوَ الَّذِی یصَوِّرُكُمْ فِی الْأَرْحامِ»: هی منْبِت الولد و وعاؤه فی البطن(اساس البلاغة).
قوله تعالى: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ»؛ یعنی فی المیراث(شمس العلوم).
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ»؛ الأرحام: القربات، واحدها رحم(مجمع البحرین).
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ»؛ قالَ الأَزْهَرِی: مَن نَصَب، أَرادَ و اتَّقُوا الأَرْحامَ أَنْ تَقْطعُوها(تاج العروس).
* مشتق و ریشهیابی روایات
در برنامه قاموس 2، روایات مورد بحث در کتابهای لغت، بهوسیله مشتق و ریشه جدا شده است، در نتیجه مخاطبان به آسانی میتوانند با روایات، از طریق ریشه و مشتق مرتبط شوند.
مواردی را بهعنوان مثال در ذیل ارائه میدهیم:
ترب:
التِّرَابُ، بالكَسْر ككتَاب: أَصْلُ ذِرَاع الشَّاةِ، أُنْثَى و منْهُ فَسَّرَ شمِرٌ قَوْلَ عَلی كَرَّم اللّهُ وجْهَه: «لَئنْ وَلِیتُ بَنی أُمَیةَ لأَنْفُضَنَّهُمْ نَفْضَ القَصَّابِ التِّرَابَ الوَذِمَةَ».
(تاج العروس، ج 1، ص 325).
نكث:
النَّكْثُ: نَقْضُ ما تَعْقِدُه و تُصْلِحُه من بَیعَةٍ و غیرها. نَكَثَه ینْكُثُه نَكْثاً فانْتَكَثَ و تَناكَثَ القومُ عُهودَهم: نقضوها و هو على المثل و فی حدیث علی كرّم الله وجهه: «أُمِرْت بقتال الناكِثِینَ و القاسِطِین و المارِقِین».
(لسان العرب، ج2، ص 197)
قمح:
فی حدیث علی كرم الله وجهه، قال له النبی(ص): سَتَقْدَمُ على الله تعالى أَنت و شِیعَتُك راضین مَرْضِیین و یقْدَمُ علیك عَدُوُّك غِضاباً مُقْمَحین، ثم جمع یده إِلى عنقه یریهم كیف الإِقْماحُ.
الإِقماح: رفع الرأْس و غض البصر.
(لسان العرب، ج2، ص 567)
* مشتق و ریشهیابی مجازات
موضوع دیگری که در قاموس 2، مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است، دامنه مجازات لغوی در زبان عرب میباشد. با استناد به کتاب«اساس البلاغة» زمخشری و پایه قرار دادن آن، فهرستی از عبارات و جملاتی که در آنها، کلمهای به معنای مجازی استعمال شده، جمعآوری گردیده است. آن کلمات که از آنها به مشتقات تعبیر میکنیم، با ریشههای خود مرتبط شده است، در نتیجه فهرستی از مشتقات مجازی و ریشههای آنها ارائه گردیده است.
بهعنوان مثال، جمله(أبَرَنی فلان)؛ ای اغتابك و آذاك، کلمه أبرنی که معنای حقیقی آن سوزن زدن است، در معنای غیبت کردن که معنای مجازی آن است، استعمال شده است و با ریشه خود(أبر) لینک گردیده است.
* مشتق و ریشهیابی اشعار
از دامنههای ارائه شده در برنامه قاموس 2، اشعاری است که توسط لغویون، بهعنوان شاهد لغت، مورد بحث قرار گرفته است. این اشعار، با فرمت خاص جدا گردیده و همراه با کلمه مورد استشهاد، فهرست شده است و کلمات مورد استشهاد در اشعار، ریشه زده شده، در نتیجه فهرستی از مشتقات و ریشههای آنها ارائه شده است.
* مشتق و ریشهیابی امثال
از دامنههای ارائه شده در برنامه قاموس 2، امثال است که بهوسیله مولفان کتب لغت، بهصورت شاهد برای ماده لغوی مورد بحث ارائه گردیده است. این امثال، با فرمت خاص جدا گردیده و همراه با کلمه مورد استشهاد، فهرست شده است و کلمات مورد استشهاد در آنها، ریشه زده شده، در نتیجه فهرستی از مشتقات و ریشه برای امثال زبان عربی تهیه گردیده که میتوان از آن در فهم واژگان زبان عربی استفاده نمود.
* مشتق و ریشهیابی مترادفات
از آنجا که آگاهی از کلمات مترادف در زبان عربی از سوی محققان و کاربرد آنها در نگارش و تألیف، شایان اهمیت میباشد، لذا نرمافزار قاموس 2، از این ویژگی نیز بیبهره نمیباشد و با اقتباس از کتاب«المکنز العربی المعاصر»، تألیف سه نفر از محققان زبان عربی، فهرست کلمات مترادف و متجانس ضمیمه برنامه گردید. این مترادفات، همراه با ریشه مترادف رأس ارائه گردیده است؛ مثلا واژه اصلاح که مترادفات آن عبارت است از: تهذیب، تشذیب، تنقیح، تقلیم و تربیت، بهعنوان مترادف رأس، ریشه خورده است و در نتیجه در لیست ریشهها و مشتقات قرار گرفته است.
* مشتق و ریشهیابی كلمات غير عربی
براي آشنايی هر چه بهتر كاربران با واژگان غیر عربی که وارد زبان عربی شده و از آنها به لغات دخیل یاد میشود، دامنه واژگان دخیل را به مجموعه دامنههای پژوهش شده افزودیم و برای این منظور، کتاب شفاء الغلیل خفاجی را انتخاب نمودیم که از کتابهای معتبر در این موضوع میباشد و از منابع موسوعه بزرگ تاج العروس، محسوب میشود، البته خفاجی معانی مولد را نیز به عنوان دخیل آورده که ما صرفا الفاظ غیرعربی را در نظر گرفتهایم.
طبیعی است که ریشههای انتخاب شده در واژگان دخیل و معرب، ابداعی بوده و در صورتی که صاحبان لغت در موردی اظهار نظر کرده باشند، آن را مورد اعتماد قرار دادهایم و در مواردی که نظری از ایشان به ما نرسیده باشد، با توجه به قواعد اشتقاق، ریشهای را فرض نمودهایم.
در پایان بیان این نکته مفید است که در برنامه قاموس2 تلاش شده است که نیازهای لغوی گوناگون محققان علوم اسلامی و علوم انسانی برآورده شود لذا در این راستا معاجم فقهی، جغرافی، فلسفی، و طب سنتی در برنامه گنجانده شده و در این خصوص کتابهایی که شباهت بیشتری به معاجم لغوی داشتهاند، انتخاب شدهاند.
دیگران را با نوشتن نقد، بررسی و نظرات خود، برای انتخاب این محصول راهنمایی کنید.
هر گونه سوال، ابهام توسط مدیران پشتیبانی سایت پاسخ داده می شود.