دربــاره کتابخانه جامع طب 1.5
کتابخانه جامع طب، در زمینه طب سنتی، نرمافزاری است مشتمل بر منابع و مصادر معتبر پزشکی که از سوی طبیبان بزرگ اسلامی و ایرانی نگارش یافته است.
وجود نوشتارهایی از بزرگترین نوابغ پزشکی گذشته ایران در این نرمافزار، خود، باعث مباهات و افتخار برای ماست؛ زیرا اندوختههای پزشکی ایشان که در حقیقت برگرفته از معارف ژرف الهی و تجارب انسانی بوده است، زیربنای اولیه پزشکی نوین است؛ هرچند در گذر زمان و پیشرفت صنعت، راهکارهای درمان طبیعی که دستمایه طب نیاکان بوده، به بوته فراموشی نهاده شده و به تعبیر محقق بزرگ طب سنتی، دکتر سید جلال مصطفوی، دیوار کج پزشکی بر آن زیربنای قویم چیده شده است.
وی در باره ارزشمندی مکتب طب سینایی (طبیعی و مزاجی) میگوید:
«با استناد به مكتب پزشكى ابن سينا... ولى تحقق اين امر بزرگ و تقديم اين خدمت گرانبها منوط و مشروط به اين امر است كه با استدلالات منطقى و علمى بر خوانندگان محترم ثابت شود كه علم طب به مدت 450 سال راهى بهخطا رفته و بهجاى علمى راستين، علمى دروغين بوده، ولى البته، در سير تاريخى خود، قدم به قدم، به پيشرفتها و اكتشافاتى نيز نايل شده است. در مقام تشبيه، ميتوان با كمال اطمينان، ادعا كرد كه طب جديد كه از 450 سال پيش شروع شده و پاراسلس بنيانگذار آن بوده، همانند ديوارى برپايه كج، بنا گرفته است و به مصداق:
خشت اول گر نهد معمار كج تا ثريا مىرود ديوار كج»[1]
این نرمافزار را کتابخانه جامع طب (سنتی و اسلامی) مینامیم؛ زیرا بیشترین کتابهای دست اول و مرجع در طب کهن را در خود جای داده و آن هم بر اساس طب سنتی که در حقیقت همان طب مزاجی میباشد و قید مزاجی، زیبندهترین کلمهای است که شایسته است به دنبال واژه طب آورده شود؛ زیرا با یک نیمنگاه درمییابیم که شالوده طب ایرانی و اسلامی، بر اساس مزاج میباشد و بر این مدعا دلایل و شواهد بسیاری است که در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
جایگاه رفیع طب سنتی ایران، در گذشته، راه روشنی را فراروی ما قرار میدهد تا با بهرهگیری صحیح از این گنجینه ارزشمند بتوانیم در حوزه بهداشت و درمان که از اساسیترین نیازهای جوامع بشری است، گامهای موثری برداریم. در خصوص نقش و تأثیرگذاری طب سنتی ایران و اسلام در پزشکی جهان، به مطالب ارزنده حکیم دکتر سید جلال مصطفوی کاشانی اشاره میکنیم:
«دكتر گوستاولوبون چنين مینویسد:
«دانشمندان اروپا تا قرن پانزدهم، قولى را كه مأخوذ از مصنفين عرب نبود، مستند نمیشمردند. ژرژ باكن، لئونارد دوپيز، آرنود، ويلانو، ريمون لول، سن توماس، آلبرت كبير و آلفونس دهم، همه يا شاگرد علماى عرب بودند يا ناقل اقوال آنان. مسيو رنان نوشته است: آلبرت بزرگ هرچه داشت، از ابوعلى سينا فراگرفته و سن توماس تمام فلسفهاش مأخوذ از ابن رشد بوده است. تمام دانشكدهها و دانشگاههاى اروپا تا پانصد الى ششصد سال روى همين ترجمهها داير و مدار دانشهاى ما فقط علوم مسلمين بوده است و در بعضى رشتههای علوم، مثل طب ميتوان گفت كه تا زمان ما هم جارى مانده است؛ چه، در فرانسه مصنفات بوعلى سينا تا آخر قرن گذشته باقى بود و شروحى بر آن نوشته مىشد».
در مجله «هوكرونيكل» وابسته به سازمان بهداشت جهانى، شماره مورخ اوت سپتامبر 1972، مقالهای به قلم Dr. Norman Haward-Jones مربوط به «تاريخ پزشكى» درج شده است و راجع به ابن سينا چنين مینويسد:
«مهمترين مؤلف کتابهای طبى در اسلام، ابوعلى الحسين بن سينا (متولد 980) است كه نامش را به لاتينى آويسن گويند و كتاب طبى او به نام قانون باشد و تاكنون هرگز كتابى به اين اندازه شهرت نداشته است؛ مدت 500 سال در دانشكدههاى پزشكى اروپا و آسيا تدريس میشده است».
با چنين اسناد ارزندهاى، كوچكترين شك و ترديد باقى نمیماند كه كتاب قانون ابن سينا همزمان با تدريس در كشورهاى پهناور اسلامى، در سراسر اروپا نيز به مدت500 سال، بهعنوان كتاب درسى، براى دانشجويان پزشكى، تدريس میشده است و براى اينكه شاهدى گويا نيز در اين باره ارائه داده شود، تصوير صفحه روى جلد يك كتاب طبى را كه در قرن 16 در دانشكدههای پزشكى اروپا تدريس میشده و ما آن را از كتاب تاريخ پزشكى، تأليف دو تن از دانشمندان فرانسوى به نام Andre Hahn و Paul Dumaitre اقتباس كردهايم، نقل میكنيم: در بالاى تصوير، به لاتينى نوشته شده Avicenne ؛ يعنى ابن سينا و در زير آن چنين آمده است:Liber Cano ؛ يعنى كتاب قانون».[2]
*تعريف طب
بهترین تعریف که برای دانش طب میتوان ارائه نمود، تعریف جامع و مانعی است که ابن سینا در کتاب «قانون در طب» ذکر کرده است:
«إنَّ الطِّبَّ عِلْمٌ يَتَعَرَّفُ مِنْهُ أَحْوَالُ بَدَنِ الإنْسَانِ مِنْ جِهَةِ مَا يَصِحُّ وَ يَزُولُ عَنِ الصِّحَّةِ، لِيَحْفَظَ الصِّحَّةَ حَاصِلَةً، وَ يَسْتَرِدَّهَا زَائِلَة»؛ «طب، دانشى است كه از آن، حالات بدن انسان از لحاظ تندرستى و نبود آن، شناخته مىشود و هدف از آن، حفظ تندرستى موجود و تلاش براى بازگرداندن آن است هنگامى كه از دست مىرود».
بنابراین تعریف، غایتی که برای دانش پزشکی ارائه شده عبارت است از حفظ تندرستی و اعاده آن در صورت بیماری؛ لذا قیودی که به دنبال واژه طب از سوی اشخاص و محافل مختلف مطرح میباشد، صرفا مبین مکتب و شیوه اتخاذشده برای رسیدن به این هدف مشترک میباشد. طب، یک تعریف بیشتر ندارد وآن بین همه مکاتب طبی مشترک است.
*طب اسلامی
آیا ما در اسلام چیزی به نام طب داریم یا نداریم؟ سخنی که مورد بحث و مناقشه بسیاری از دینمداران قرار گرفته است. گروهی از متدینین بر این باورند که چون اسلام همه چیز دارد و یک دین کامل است، پس باید طب را نیز بهعنوان یک علم دارا باشد و طب اسلامی برترین طب است و وجود روایات بیشمار طبی را گواه درستی این نظر میدانند. گروه دیگر میگویند: طب، علمی تجربی است و دین در حوزه علوم تجربی هیچ تعهدی ندارد و فلسفه دین و بعثت انبیا و نزول کتب آسمانی برای هدایت بشر به توحید و معاد است و هر آنچه در این هدف قرار دارد، مورد توجه دین بوده است و الزاما کامل بودن دین به معنای دربرداشتن همه علوم تجربی و بشری نیست.
جای دارد که در تعیین درستی یکی از این دو نظر، دانشمندان بزرگ و صاحبنظران نامآشنا اظهار نظر کنند، اما آنچه در این مختصر به نظر ما میرسد این است که همان گونه که اعتدال در مزاج، در طب بهترین حالت مزاج شمرده شده، در افکار و رفتار نیز اعتدال، بسیار خوب به نظر میآید. شاید این دو نظر، هر دو، به اعتباری درست باشد؛ یعنی بگوییم: ما هم در اسلام طب داریم و هم به یک معنا نداریم.
برای توضیح مطلب بهاجمال میگوییم: از کثرت روایات طبی و استفاده از بعضی آیات قرآن چنین استنباط میشود که گویا دین و اولیای دین به سلامتی جسم انسان در کنار سلامتی روان او توجه و عنایت خاصی داشتهاند؛ یعنی همان گونه که معروف است: عقل سالم، در بدن سالم است؛ لذا نمیشود دین از کنار آن بهسادگی گذشته باشد و توجه و اشاراتی به حوزه سلامت نداشته باشد. طب و بهداشت چیزی است که ضرورت حیاتی برای انسان دارد؛ هم در بعد جسمانی و هم در بعد روحانی؛ چراکه انسان در صورتی میتواند به معارف الهی و انجام تکالیف خود موفق گردد که از بدن سالم برخوردار باشد؛ انسان بیمار نمیتواند بهخوبی بیندیشد و تحقق فقه تکلیفی در صورت سلامت بدنی، امکانپذیر است؛ لذا در روایت منسوب به پیامبر اکرم(ص) میخوانیم که: «العلم علمان: علم الأدیان و علم الأبدان» (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 1، ص 220).
اما نظریه دوم که میگوید: «در دین چیزی به نام طب با مکتب و روشی مستقل نداریم»؛ آری اسلام، بهعنوان یک دین، مکتب طبی خاصی را معرفی نکرده است و چنانکه در بحث طب مزاجی خواهیم گفت، طب روایی در مبانی نظری، همان طب مزاجی است و تباین مبنایی با مکتب طب مزاجی ندارد؛ چنانکه امام صادق(ع) بهصراحت به طبیب هندی فرمود: «أُدَاوِي الْحَارَّ بِالْبَارِدِ وَ الْبَارِدَ بِالْحَارِّ وَ الرَّطْبَ بِالْيَابِسِ وَ الْيَابِسَ بِالرَّطْبِ وَ أَرُدُّ الْأَمْرَ كُلَّهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. وَ أَسْتَعْمِلُ مَا قَالَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ أَعْلَمُ أَنَّ الْمَعِدَةَ بَيْتُ الدَّاءِ وَ أَنَّ الْحِمْيَةَ هِيَ الدَّوَاءُ وَ أُعَوِّدُ الْبَدَنَ مَا اعْتَادَ» (علل الشرائع، ج 1، ص 99)؛ «من گرمی را با سردی، سردی را با گرمی و تری را با خشکی، خشکی را با تری درمان میکنم و با این حال همه امور را به خدای عزیز و بزرگ میسپارم. و عمل میکنم به هر آنچه که رسول خدا فرموده است، که درود خدا بر او باد».
و این را هم میدانم که معده خانه درد است و یقین دارم که پرهیز همان درمان و با بدن به همان نحوی که عادت کرده است رفتار میکنم».
و در نصوصی دیگر از پیامبر اعظم(ص) است که فرمود: «بشّر المحرورين بطول العمر و قال: أصل كلّ داء البرودة» (سفينة البحار، ج 2، ص 145)؛ «مژده ده گرممزاجان را به درازی عمر. و فرمود: ریشه همه دردها سردی است».
و از امام رضا(ع) نقل شده است که: «الحرّ أنفع من البرد؛ لأن الحرّ من حرّ الحياة و البرد من برد الموت و كذا السموم القاتلة، الحرّ منها أسلم و أقلّ ضررا» (سفينة البحار، ج 2، ص 145)؛ «گرمی، سودش بیشتر از سردی است؛ زیرا گرمی از گرمی حیات و زندگانی و سردی از سردی مرگ است. و همچنین سموم کشنده، گرم آن سالمتر و کمضررتر از سرد آن است».
در واقع بیانات فوق زیربنای مکتب طب مزاجی است؛ هرچند طب روایی در ارائه مصادیق درمان، با طب مزاجی اختلاف دارد؛ یعنی اختلاف مصداقی.
شاید منظور منکرین وجود طب در اسلام، این باشد که در اهداف اولیه و اصلی دین، مسئله طب و طبابت بهعنوان یک منصب برای اولیای دین وجود ندارد؛ یعنی در اهداف اولیه دین چیزی به نام تأمین تندرستی انسان نیامده است و دین تعهدی برای آن ندارد.
*مقصود از طب اسلامی چیست؟
تعبیر طب اسلامی که شاید از زمان ترجمه «طب العرب» ادوارد براون بر سر زبانها افتاد، دو تفسیر درست میشود برای آن در نظر گرفت:
1- طب در تمدن اسلامی: طب اسلامی به معنای طب در تمدن اسلامی، سخن مناسبی است. طب، به این معنا، امری است که از شرق (هند) تا غرب (اندلس) را در بر میگیرد. وجود نوابغ پزشکی از شرق اسلامی، چون ناظم جهان و... و از غرب اسلامی، چون حکیم ابوالقاسم زهراوی و... و بزرگان از طبیبان در قطب تمدن اسلامی (ایران)، چون محمد زکریای رازی و ابن سینا و... دلیل بر این ادعاست.
طب اسلامی بدین معنا چیزی جز طب مزاجی نیست؛ چنانکه در لابهلای کتابهای نگارشیافته در دوران اسلامی، بهوضوح این نکته مشاهده میشود.
در این تفسیر از طب اسلامی، استفاده از چیزهای حرام، اعم از مسکرات و خبائث برای درمان بیماران تجویز شده است و بسیاری از طبیبان بزرگ که خود اشخاص متشرع و دینداری بودهاند، در جایگاه طب و درمان بیماران به استفاده از محرمات دستور داده و نسخههای درمانی از آن را در کتابهای خود نوشتهاند.
2- طب در روایات اسلامی: طب اسلامی به معنای وجود روایات طبی که از آن به طب روایی تعبیر میشود سخن درستی است؛ زیرا وجود روایات بسیاری در زمینه درمان و بهداشت با قطع نظر از مباحث فقهی و رجالی، جای تردید نمیگذارد که در اسلام توجه خاصی به علم طب وجود دارد.
ما در روایات، به موارد زیادی برمیخوریم که در زمینه تندرستی و درمان بیماری میباشد. وجه مشترک غالب این روایات، ساده بودن و دور بودن از هرگونه مباحث تخصصی طبی است و نکته دیگر، استفاده از مواد غذایی شناختهشده و در دسترس اکثر مردم میباشد و در برخی روایات نیز استفاده از داروهای بیضرر توصیه شده و بهندرت نیز بعضی از تراکیب دارویی، مانند دوای اطریفل، دوای بلغم و... که از مفردات بیضرری ترکیب یافته، مشاهده میشود.
بهطور کلی از روایات طبی استفاده میشود که اولیای دین، عموم مردم را مخاطب قرار داده و روشهایی را که هر شخص، اعم از طبیب و عامی بهسادگی بتواند از آنها بهره ببرد، در پیش گرفتهاند. در این بین، برخی از راهکارهای درمانی بدون دارو، چون حجامت و فصد نیز توصیه شده که در موارد خاص از آنها استفاده کنند و با اینکه برخی از مخاطبین ایشان، با سیستم درمان متداول زمان آشنا بودهاند، باز در مناسبتهای مختلف به آن اشاره نمودهاند؛ مثل درمان به ضد که شیوه درمان مزاجی است یا درمان خلط خون با توجه به غلبه آن با تعبیر پیامبر اکرم(ص) در این حدیث شریف: «إِذَا تَبَيَّغَ بِأَحَدِكُمُ الدَّمُ فَلْيَحْتَجِمْ لَا يَقْتُلْهُ» (طب الأئمة(ع)، ص 56)؛ «هرگاه خون بر هریک از شما غلبه کرد، پس باید حجامت کند تا او را نکشد». پس در یک جمله میتوان گفت: شیوه درمان روایی، شیوهای بهظاهر ساده، همگانی و بدون عوارض است.
*اشتراک مبنایی بین طب روایی و طب سنتی
مقصود ما در این بخش، طب روایی یا روایات طبی است که با توجه به دلایلی چند خواهیم گفت که در حقیقت، طب اسلامی بدین معنا، همان طب مزاجی است و بستر روایات طبی، مزاج است؛ بنابراین بین طب مزاجی و طب اسلامی در مبانی، تباین کلی وجود ندارد. نقطه افتراق و اختلاف، در مصادیق است؛ در طب روایی، استفاده از محرمات و خبائث، مذموم و در پارهای موارد، بهشدت منع شده است، پس طب مزاجی بهنوعی مورد تأیید ضمنی از سوی پیامبر و ائمه(ع) واقع شده است؛ هرچند، در موارد و مصادیق، اختلاف نظر، واضح و صریح است.
بیشک اختلافات مصداقی کوچک در مزاج و خواص بعضی از مفردات وجود دارد (مثلاً در روایات آمده است که گل بنفشه در تابستان سرد و در زمستان گرم است، ولی در طب سنتی میگویند گل بنفشه، سرد است)، اما از نظر مبنایی، اختلافی میان طب اسلامی و سنتی نیست.
نكته دیگری كه میتوان بهعنوان نقطه افتراق و شايد شاخصترين آن بين دو دیدگاه طب اسلامی (روايی) و ديگر مكاتب طبی، از جمله طب سنتی برشمرد مسئله شفا است كه در طب اسلامی بسيار مورد توجه میباشد. مسئله شفا مبتنی بر معنويت و توجه به خالق هستی است كه در اين دیدگاه در حقيقت شفادهنده بيماریها تنها اوست، كه فرمود: «و إذا مَرِضتُ فَهُوَ يَشْفِينِ» (شعراء/80) و همه آنچه در طبیعت وجود دارد، در حقيقت وسيلههایی هستند كه خداوند متعال برای تندرستی انسان آفريده است و با اراده ذات باریتعالی مؤثر واقع میشوند؛ بنابراين مسئله شفا مقولهای فراتر و گستردهتر از واژه علاج و درمان است كه فقط نگاه جسمی و ارگانیک به انسان دارد، اما شفا چیزی گستردهتر است و گستردگی آن، به این معناست که علاوه بر بدن، روح و روان و امور معنوی مریض را هم در نظر دارد.
هر طبیبی میخواهد جسم مریض خویش را به هر نحوی علاج کند و درمان صورت بگیرد؛ در این میان ممکن است دارویی مصرف شود که به روح و روان و معنویت مریض آسیب برسد، ولی طبیبی که سرمنشأ طبش کلام وحی و گفتار و کردار پیامبران و ائمه دین(ع) است، در نسخههایش علاوه بر داروهای گیاهی، حیوانی و معدنی، روح و روان و معنویت مریض را هم در نظر میگیرد و دستورات و راهنماییهای روحی و معنوی را هم ضمیمه میکند.
*مبانی طب مزاجی در قرآن و روایات
خداوند واژه مزاج را که بهظاهر اشاره به مزاج (شالوده طب سنتی) دارد، در سه آیه آورده است:
1. وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ (مطففین: 27)؛
2. كانَ مِزاجُها كافُوراً (انسان: 5)؛
3. كانَ مِزاجُها زَنْجَبِيلا (انسان: 17).
از لغویون بزرگ شیعه، مرحوم سید علیخان معصومی، در کتاب «الطراز الأول» ذیل سه آیه شریفه، مزاج را تعریف میکند و میفرماید:
«وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ؛ أي ما يُمزَجُ به من تسنيمٍ و هو عينٌ في الجنَّة أَو هو أَشرفُ شرابٍ في الجنَّة ...
المصطلح: المِزَاجُ، كيفيَّة متشابهة في أَجزاءِ المركَّب متوسِّطة بين الأَضداد و إِطلاقُهُ على هذه الكيفيَّة مجازٌ؛ لأَنَّه في الحقيقة عبارة عن اختلاطِ أَجزاءِ العناصر بعضها ببعضٍ؛ إِلَّا أَنَّ ذلك الامتِزَاجُ لمَّا كان سبباً لهذِهِ الكيفيَّة المتوسِّطة سمِّيت مِزَاجاً، تسمِية للمسبَّبِ باسمِ السّبَبِ».[3]
بنابراین میتوان گفت: مراد از مزاج، در آیات شریفه، همان مزاج طبی است.
در روایات شریفه نیز به عباراتی برخورد میکنیم که صریحا یادآور مبانی طب مزاجی است:
قَالَ(ص): «بَشِّرِ الْمَحْرُورِينَ بِطُولِ الْعُمُر».
قَالَ(ص): «أَصْلُ كُلِّ دَاءٍ الْبُرُودَة».
«كُلْ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ الْبَارِدَ فِي الصَّيْفِ وَ الْحَارَّ فِي الشِّتَاءِ وَ الْمُعْتَدِلَ فِي الْفَصْلَيْنِ» (طب الإمام الرضا(ع) (الرسالة الذهبية)، ص 15)؛ «خوراكى سرد در تابستان و گرم در زمستان بخور و غذاهاى معتدل در فصل بهار و پائيز».
در بسياری از روايات، به مقوله اخلاط اشاره شده كه آن هم از مبانی طب مزاجی است؛ بهطوریكه برخی، اين مكتب طبی را طب اخلاطی خواندهاند.
*طب ایرانی
نقش ایران در تمدن اسلامی، قابل تردید نیست؛ وجود دانشمندان ایرانی در همه زمینههای علوم، خود دلیلی بر این مدعاست. ادیبترین ادبای عرب، ایرانی بودهاند. وجود طبیبان بزرگ ایرانی نیز خود دلیل بر نقش کلیدی ایران در شکلگیری طب است.
*طب یونانی
طب سنتی را طب یونانی دانستن، سخن صوابی نیست؛ زیرا درست است که بسیاری از طبیبان بزرگ از یونان و روم بودهاند و نقش آثار علمى بقراط در دانش پزشكى، بهخصوص پس از ترجمه آنها به زبان عربى، قابل تردید نیست، ولی اعتراف سيريل الگود كه در صفحات آغازين كتاب «جغرافياى تاريخى سرزمينهاى خلافت شرقى»، مبين ورود نظريه اركان اربعه و در پى آن اخلاط اربعه از فلسفه ايرانى به يونانى است، خود از تأثیرگذاری طب سنتی ایران بر یونان حکایت مینماید.
بنابراین طب سنتی چه در جنبه ابداع و چه در جنبه انتقال از دیگر تمدنها و رشد و تعالی یافتن آن در مکتب طبی ایرانی، حکایت از نقش اساسی و منحصربهفرد ایران و اسلام در آن دارد و به نام طب ایرانی و اسلامی شناخته میشود.
مشخصات عمومی نرمافزار کتابخانه جامع طب (سنتی و اسلامی)
نرمافزارهای کتابخانهای، یکی از مهمترین تولیدات برونخط (Offline) مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی است که با بهرهگیری از موتور جستجوی قدرتمند و منعطف طراحیشده در مرکز، مخاطبان را قادر میسازد تا با تعیین دامنههای گوناگون پژوهشی از طریق پایانههای چندزبانه به جستجو در آثار و منابع کتابخانهای مورد نیاز خود بپردازند.
نرمافزار کتابخانهای طب (سنتی و اسلامی)، دربردارنده مهمترین و ارزشمندترین کتابهای معتبر طبی شکلگرفته در طول تاریخ تمدن اسلامی تا عصر حاضر است که در قالبهای مختلفی (اعم از جدید و قدیم) منتشر شدهاند. دامنه زمانی، زبانی و جغرافیایی منابع و اطلاعات عرضهشده در این نرمافزار، محدود به عصر، زبان و منطقه جغرافیایی خاصی نیست، بلکه اغلب منابعی که در پرتو فرهنگ و تمدن اسلامی شکل گرفته و به ما رسیدهاند، پس از تحقیق و تنقیح منابع، در این نرمافزار کتابخانهای جای میگیرند؛ لذا دامنه منابع عرضهشده در این نرمافزار، دارای گسترهای از غرب اسلامی (اندلس) تا شرق اسلامی (هند) در عصر تمدن اسلامی است.
اهداف و ضرورتهای اجرای این طرح
الف) اهداف کلیدی:
گردآوری و عرضه یکپارچه منابع گرانسنگ «طب سنتی و اسلامی و خواص داروهای گیاهی، حیوانی و معدنی» در محیط دیجیتالی؛
گردآوری و عرضه آیات و روایات طبی و دارویی و ایجاد زمینه مناسب برای تطبیق و تحقیق در آنها؛
ایجاد قابلیتهای جستجو، تطبیق و فیشبرداری منسجم از اطلاعات و منابع گفتهشده در بالا، بر پایه نشانگذاریهای (Formatting) عمومی اجزای مختلف متنی.
ب) ضرورتها:
ایجاد دستمایه مناسب برای پژوهش و نظریهپردازی در حوزه «طب سنتی و اسلامی و داروها» و تاریخ طب سنتی؛
ترویج آثار و منابع دست اول «طب سنتی و اسلامی و خواص داروها» متعلّق به میراث کهن و اسلامی که گاه از سوی دیگران با عناوین متعلّق به ملل و اقوام دیگری عرضه میشوند؛
شناسایی بیشتر دانشمندان، داروشناسان و اطباء مسلمان با تأکید بر آثار آنها؛
تثبیت سهم دانشمندان مسلمان در حوزه طب و دارو؛
ارتقای سهم «طب سنتی و داروهای گیاهی، حیوانی و معدنی» در سرانه دارو و درمان ملل مسلمان، بهویژه ایرانیان.
مخاطبان این برنامه
مخاطبان این نرمافزار، عبارتند از:
1. پزشکان و داروسازان؛
2. پژوهشگران تاریخ علم، بهخصوص تاریخ «طب سنتی و اسلامی و داروهای گیاهی»؛
3. گیاهشناسان، جانورشناسان و معدنشناسان علاقهمند به خواص داروهای نباتی، حیوانی و معدنی؛
4. پژوهشگران شرقشناسی و اسلامشناسی؛
5. علاقهمندان به «طب سنتی و اسلامی و داروهای گیاهی»؛
6. پژوهشگران حوزه فرهنگ و ادب پارسی کهن.
محتوای این نرمافزار
1- بخش کتابخانه، همانند سایر برنامههای کتابخانهای مرکز، از کارتابل نمایش متون، جستجو، همراه با قابلیتهایی مانند: قرآن، لغتنامه و... همراه با ابزارهای پژوهشی برخوردار است.
این کتابخانه شامل مجموعههای ذیل است:
کتب طبی (تصویری و تایپی)، 906 عنوان کتاب و رساله در 1200 جزء با دستهبندی ذیل:
- کتب طبی مرجع؛
- کتب طبی عمومی؛
- کتب طبی اسلامی؛
- کتب طبی منظوم؛
- کتب طبی فارسی؛
- کتب طبی عربی؛
- کتب طبی اردو و انگلیسی؛
- کتب احکام و اخلاق پزشکی؛
- کتب اصطلاحات و الفاظ طبی؛
- کتب تصویری.
2- بخش فرهنگنامه، استخراج 51388 اصطلاح و الفاظ طبی از 69 کتاب طب سنتی و 70629 پیوند بین آنها و متون مربوطه.
3- بخش نگارخانه، نمایش 9000 تصویر در دو موضوع:
أ- مفردات دارویی (در سه بخش نباتی، حیوانی و معدنی) با ذکر نام علمی، خانواده، انگلیسی گیاهان و نامهای دیگر آنها با زبان و گویشهای مختلف؛
ب- آناتومی و تشریح (تصاویر اندام انسان بر اساس قانون بوعلی).
قابلیتهای نرمافزاری این برنامه
1- ارائه کامل متون بهصورت کتابخانه الکترونیکی؛
2- ارائه منابع قرآنی و روایی با اعراب کامل؛
3- پژوهش در متون از طریق فهرست کلمات، جستجوی ترکیبی واژهها و فهرستسازی؛
4- ارائه پاسخ جستجو در دو سطح اجمالی «آدرس منبع» و تفصیلی «نمایش متن»؛
5- ارائه فرهنگنامه لغوی قرآنی و عمومی به همراه جستجو در مشتقات و ریشه کلمات؛
6- دسترسی به اطلاعات متون بر اساس نمودار درختی ابواب و فصول متن؛
7- ارتباط همه متون با لغتنامههای برنامه؛
8- ارائه فهرست اصطلاحات و الفاظ طبی و ارتباط متون با آنها؛
9- امکان حاشیهنویسی، رنگیکردن متن، علامتگذاری و نمایهزنی متن؛
10- امکان یادداشتبرداری از تمام اطلاعات متن، با انتقال به صفحه نور ادیت و ذخیرهسازی آن؛
11- امکان انتقال متون به محیط word برای ویرایش یا استفاده در نگارش مقالات و تألیف کتاب بدون نیاز به حروفچینی مجدد؛
12- امکان جستجوی همزمان چندین کتاب و نمایش متون؛
13- امکان دستهبندی حاصل جستجو؛
14- امکان چاپ تمام اطلاعات؛
15- ارائه کتابشناسی، نسخهشناسی و زندگینامه مؤلفان به همراه تصاویر روی جلد کتب (لازم به ذکر است که این امکان کامل نمیباشد و انشاءالله در نسخههای بعدی برنامه نواقص آن برطرف میگردد)؛
16- امکان دستهبندی کتب بر اساس موضوع و اثر؛
17- در دسترس قرار دادن اسکن تمام صفحات کتابهای خاص و پیوند آنها با متون تایپی؛
18- در دسترس قرار دادن اسکن کتابهای تصویری که تاکنون تایپ نشده است.
تغییرات اساسی نسخه 5/1 کتابخانه جامع طب نسبت به نسخه 1
1- اضافه شدن بخش نگارخانه با 9000 تصویر مفردات دارویی در سه بخش نباتی، حیوانی، معدنی و تصاویر مربوط به اعضاء و جوارح بدن انسان با قابلیت کپیبرداری از آنها؛
2- استغنای بخش فرهنگنامه با استخراج 51388 واژه از 69 کتاب طب سنتی و 70629 پیوند بین آنها و متون مربوطه؛
3- افزودن هشت کتاب تصویری و منحصر به فرد خطی به بخش کتابخانه:
- کتاب القانون فی الطب محشی (با حواشی بسیاری از شارحین معروف)؛
- شرح العلامة الحلی علی القانون؛
- شرح الجیلانی علی القانون (شرح کتاب سوم و چهارم)؛
- ترجمه فارسی شرح الأسباب و العلامات؛
- شرح الموجز (الإیجي)؛
- شرح الموجز (الشرواني)؛
- ذخیرۀ خوارزمشاهی؛
- المهذب في طب العین.
4- تصحیح بسیاری از اغلاط کتب تایپی که با علامت سؤال ارائه شده بود به ویژه در کتاب هایی که از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. مانند: تحفۀ ناصریه، الأغراض الطبیه، خزائن الملوک، مفرح القلوب، شرح الموجز اقسرایی و ... که کاملا تصحیح گردید؛
5- ارائه لینکهای تصاویر داخل کتاب ها جهت نمایش تصویر (تصاویر داخلی 23 عنوان کتاب)؛
6- پیوند صفحات کتب تایپ شده به صفحات تصویری آنها (65 عنوان کتاب متن و تصویر)؛
7- حذف 28 عنوان از کتبی که فاقد اجازۀ مالک اثر بود.
کارهای آینده
اولویتهایی که برای ارتقای نرمافزار طب سنتی و اسلامی در دستور کار قرار دارد و انشاءالله بهصورت دانشنامهای عرضه خواهد شد، عبارت است از:
1- افزودن کتابهایی که به نسخه اول نرسیده بود، مانند قانون نسخه تهران که تایپ آن به اتمام رسیده و در دست تصحیح میباشد و همچنین افزودن کتابهایی که هنوز بخش مالکیت معنوی مرکز اجازه نشر الکترونیکی آنها را اخذ نکرده است؛
2- تصحیح بهتر کتابهای خطی و سنگی که ناقص انجام شده و عجالتاً برای استفاده در برنامه قرار داده شده است، مانند اکسیر اعظم ناظم جهان؛
3- گنجاندن فهرست ابواب کتابهای خطی و سنگی و مرتبط ساختن آن با صفحه مربوطه؛
4- گنجاندن تصاویر مفردات دارویی با اسامی علمی آن و آناتومی تشریح بدن انسان و مرتبط ساختن آنها با فهرستها و متون مربوطه؛
5- فرمتگذاری کتابهای طبی و بر اساس آن تهیه فهارس گوناگون مانند فهرست مفردات دارویی، مبانی طب، بیماریها و داروسازی و صنعت؛
6- تهیه طبقات الأطبا و شرححال طبیبان اعصار و قرون مختلف؛
7- تهیه سیستم مترادفات و مرتبطات در خصوص مفردات دارویی و بیماریها؛
8- پیوند متون طبی ارزشمند مانند قانون، موجز و قانونچه با کتب مربوطه (ترجمه، شرح و تلخیص)؛
9- ارتقای قالب کتابخانه و عرضه آن بهصورت ریسایزی و یونی کدی، با قابلیت مقایسه متون بهصورت خودکار و با دیگر قابلیتهای نوین فنی.
یادآوری و هشدار
نرمافزار کتابخانه جامع طب (سنتی و اسلامی)، نرمافزاری پژوهشی و تحقیقاتی است که زیرساخت مناسبی را برای پژوهشگران عرصه پزشکی سنتی فراهم آورده تا بتوانند با صرف کمترین زمان بهصورت جامع و گسترده به تحقیقات مورد نیاز خود بپردازند؛ بنابراین، استفادهی درمانی از این نرمافزار منوط به علم و آگاهی لازم در زمینه طب و آشنایی با مبانی طب سنتی میباشد و بدون این آگاهی، استفاده افراد غیر متخصص از نسخههای درمانی موجود در نرمافزار برای درمان بیماریها صحیح نمیباشد.
مرکز تحقیقات کامپیوتری اسلامی نسبت به هرگونه درمان بدون صلاحدید پزشک متخصص طب سنتی هشدار داده و هیچ مسؤلیت قانونی و شرعی در خصوص استفاده درمانی از نرمافزار را به عهده نمیگیرد.
پیوست:
[1]. دارو، مسئله پزشكى قرن، ص 200.
[2]. دارو، مسئله پزشكى قرن، ص 13.
[3]. الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغه العرب المعول، ج 4، ص 217.
دیگران را با نوشتن نقد، بررسی و نظرات خود، برای انتخاب این محصول راهنمایی کنید.
هر گونه سوال، ابهام توسط مدیران پشتیبانی سایت پاسخ داده می شود.